کد مطلب:164520 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:201

ذکر مصیبت حضرت سیدالشهداء در کتاب «ارمیا»، که یکی از پیغمبران است
در فصل چهارم به نحوی ذكر فرمود كه از نفس مضامین این كلام معلوم می شود كه كلام خدای تعالی است و شنوندگان را از شنیدن آن حرقت قلوب فوق طوق است و ترجمه ی آن كلام به زبان فارسی این است كه:

چه شد و چه حادثه روی داد كه رنگ بهترین طلاها تار شد و سنگهای بنای عرش الهی پراكنده شدند و فرزندان بیت المعمور را كه به اولین طلا زینت داده شده بودند و از جمیع مخلوقات نجیب تر بودند چه سفال كوزه گران پنداشته شدند و در وقتی كه حیوانات پستان های خود را برهنه كرده بچه های خود را شیر می دادند، بچه های عزیز من در میان امت بی رحم دل سخت چون چوب خشك شده در بیابان گرفتار مانده و از تشنگی، زبان طفل شیرخواره به كامش چسبیده، در چاشتگاهی كه همه ی كودكان نان می طلبند، چون بزرگان آن كودكان را كشته بودند كسی نبود كه نان به ایشان دهد؟ آنانی كه در سفره ی عزت تنعم می كردند، در سر راه ها هلاك شدند. آنهائی كه در بهترین بسترها پرورش یافته بودند، فضلات اسبان را در بغل گرفته می غلطیدند. پس وای بر غریبی ایشان! برطرف شدند عزیزان من، به نحوی كه برطرف شدن ایشان از برطرف شدن قوم سدوم عظیم تر شد، زیرا كه آنها هر چند برطرف شدند، اما كسی دست به ایشان نگذاشت، اما اینها با وجود آنكه از راه پاكی و عصمت مقدس بودند و از برف سفیدتر و از شیر بی غش تر و از یاقوت درخشان تر، رویهای ایشان از شدت مصیبتهای دوران متغیر گشته بود كه در كوچه ها شناخته نشدند زیرا كه پوست


ایشان به استخوانها چسبیده بود.